در این مقاله به توضیح کامل دامیننس بیت کوین می پردازیم و سعی داریم تمام ابعاد این موضوع رو مورد بررسی قرار بدیم.
این مقاله بصورت تخصصی برای وب سایت گیمولوژی آماده شده است تا مخاطبان این وب سایت از آن استفاده کنند، این مقاله تمام ابعاد دامیننس رو مورد بررسی قرار میدهد تا نکته مبهمی برای مخاطبان نداشته باشد. جدید ترین و کاربردی ترین اخبار رمرز ارزها رو می توانید در سایت گیمولوژی دنبال کنید.
تسلط بیت کوین به درصدی از کل ارزش بازار ارزهای دیجیتال اشاره دارد که توسط بیت کوین نشان داده می شود. به عبارت دیگر، این معیاری است که نشان میدهد بیت کوین در مقایسه با مجموع سایر ارزهای دیجیتال چقدر ارزش دارد.
تسلط بیت کوین در طول زمان در نوسان بوده است، با دوره های تسلط بالا و پس از آن دوره های تسلط کمتر. به عنوان مثال، در سال 2017، تسلط بیت کوین بیش از 80 درصد بود، به این معنی که بیت کوین بیش از 80 درصد از کل ارزش بازار ارزهای دیجیتال را تشکیل می داد. با این حال، در سال های 2018 و 2019، سلطه بیت کوین به حدود 30 تا 40 درصد کاهش یافت، زیرا سایر ارزهای دیجیتال محبوبیت و سهم بازار را به دست آوردند.
چندین عامل وجود دارد که می تواند بر تسلط بیت کوین تأثیر بگذارد. یکی از مهمترین آنها عملکرد کلی بازار ارزهای دیجیتال است. اگر بازار صعودی باشد و سرمایهگذاران به آینده ارزهای دیجیتال خوشبین باشند، ممکن است سلطه بیتکوین افزایش یابد زیرا سرمایهگذاران به سمت معتبرترین و قابل اعتمادترین ارزهای دیجیتال هجوم میآورند. در مقابل، اگر بازار نزولی باشد و سرمایه گذاران بدبین باشند، ممکن است تسلط بیت کوین کاهش یابد زیرا سرمایه گذاران به دنبال ارزهای دیجیتال جایگزین هستند که به اعتقاد آنها پتانسیل بیشتری برای رشد دارند.
عامل دیگری که می تواند بر تسلط بیت کوین تأثیر بگذارد، توسعه فناوری های جدید و موارد استفاده برای ارزهای دیجیتال است. به عنوان مثال، اگر یک ارز دیجیتال جدید ظاهر شود که به طور خاص برای یک مورد استفاده خاص، مانند امور مالی غیرمتمرکز یا بازی طراحی شده است، ممکن است پایگاه کاربران زیادی را جذب کند و ارزش آن را افزایش دهد و به طور بالقوه تسلط بیت کوین را کاهش دهد.
به طور کلی، دامیننس یک معیار مهم برای درک سلامت کلی و روند بازار ارزهای دیجیتال است. در حالی که یک شاخص کامل نیست، می تواند بینش ارزشمندی در مورد احساسات سرمایه گذار و پویایی بازار ارائه دهد.
تسلط بیت اغلب با استفاده از وب سایت ها و ابزارهای مختلف داده بازار، مانند CoinMarketCap و TradingView، ردیابی می شود. این پلتفرمها دادههای بیدرنگ در مورد ارزش بازار ارزهای دیجیتال مختلف، و همچنین حرکات قیمت و حجم معاملات آنها ارائه میکنند.
تسلط بیت کوین همچنین می تواند تحت تأثیر تغییرات نظارتی و رویدادهای خبری مرتبط با ارزهای دیجیتال قرار گیرد. به عنوان مثال، اگر یک دولت بزرگ اعلام کند که تجارت یا استخراج ارزهای دیجیتال را سرکوب می کند، می تواند منجر به کاهش تسلط بیت کوین شود زیرا سرمایه گذاران محتاط تر می شوند.
بیشتر بخوانید: بیت کوین چیست؟
برخی از تحلیلگران بر این باورند که با ظهور ارزهای دیجیتال تخصصی تر و خاص تر، تسلط بیت کوین ممکن است در درازمدت کاهش یابد. آنها استدلال می کنند که استفاده گسترده بیت کوین به عنوان یک ذخیره ارزش و وسیله مبادله ممکن است برای حفظ سلطه آن در مواجهه با ارزهای دیجیتال مبتکرانه و هدفمندتر کافی نباشد.
از سوی دیگر، طرفداران بیت کوین استدلال می کنند که اثرات شبکه و مزیت اولین حرکت آن همچنان آن را به ارز دیجیتال غالب برای سال های آینده تبدیل خواهد کرد. آنها به شناخت قوی برند، جامعه توسعه دهندگان بزرگ و پذیرش گسترده توسط بازرگانان و سرمایه گذاران به عنوان شاهدی بر قدرت ماندگاری آن اشاره می کنند.
در نهایت، آینده تسلط بیت کوین نامشخص است و به طیف گسترده ای از عوامل، از جمله تحولات تکنولوژیکی، تغییرات نظارتی، و احساسات سرمایه گذار بستگی دارد. به این ترتیب، برای سرمایه گذاران مهم است که مطلع بمانند و روندهای بازار را از نزدیک رصد کنند تا تصمیمات آگاهانه ای در مورد سرمایه گذاری های خود در ارزهای دیجیتال بگیرند.
آیا با استفاده از دامیننس بیت کوین می شود معامله کرد؟
این مورد به شدت موافقان و مخالفان زیادی در جهان ارز های دیجیتال دارد اما نکته ای باید به آن توجه کرد این است که به هیچ عنوان با استفاده یک ابزار یا تحلیل نمیشود در بازار ارز های دیجیتال معامله گری کرد.
اما افراد زیادی هستند که با پیگیری روند دامیننس می تواندد در کنار تحلیل های تکنیکال و فاندامنتال نقاط خرید و فروش را پیدا کنند.
پس میتوان این موضوع رو این طور نتیجه گیری کنیم:
هیچ فرمول خاصی برای تجارت با استفاده از تسلط بیت کوین وجود ندارد، زیرا صرفاً معیاری از سهم بازار بیت کوین نسبت به سایر ارزهای دیجیتال است. با این حال، برخی از معامله گران ممکن است از تسلط بیت کوین به عنوان یکی از عوامل در تصمیم گیری های تجاری خود استفاده کنند، مانند نظارت بر تغییرات تسلط بیت کوین در طول زمان یا مقایسه عملکرد ارزهای دیجیتال مختلف در برابر بیت کوین. در نهایت، استراتژی های معاملاتی باید بر اساس ترکیبی از تحلیل بازار، مدیریت ریسک و ترجیحات شخصی باشد.
چقدر میتونیم به دامیننس بیت کوین اعتماد کنیم؟
تسلط بیت کوین به درصدی از کل ارزش بازار ارزهای دیجیتال اشاره دارد که توسط بیت کوین نشان داده می شود. با تقسیم ارزش بازار بیت کوین بر کل سرمایه بازار همه ارزهای دیجیتال محاسبه می شود.
تسلط بیت کوین یک معیار قابل اعتماد برای سنجش سلامت کلی و عملکرد بازار ارزهای دیجیتال در نظر گرفته می شود. این نشان می دهد که بیت کوین چقدر در بازار در مقایسه با سایر ارزهای دیجیتال تأثیر دارد. تسلط بیشتر بیت کوین نشان می دهد که بیت کوین در بازار تسلط بیشتری دارد، در حالی که تسلط کمتر نشان می دهد که سایر ارزهای دیجیتال در حال جذب بیشتر هستند.
با این حال، توجه به این نکته مهم است که تسلط بیت کوین همیشه نمایش دقیقی از بازار ارزهای دیجیتال نیست. عملکرد فردی هر ارز دیجیتال یا پتانسیل رشد آنها را در نظر نمی گیرد. علاوه بر این، ارزهای دیجیتال جدید به طور مداوم معرفی می شوند که می توانند بر ارزش کلی بازار و تسلط بیت کوین تأثیر بگذارند.
در نتیجه، در حالی که تسلط بیت کوین می تواند بینش ارزشمندی را در مورد بازار ارزهای دیجیتال ارائه دهد، نباید تنها معیاری باشد که برای تصمیم گیری های سرمایه گذاری استفاده می شود. انجام تحقیقات و تجزیه و تحلیل کامل در مورد ارزهای دیجیتال قبل از هر گونه سرمایه گذاری بسیار مهم است.
حالا با توجه کاربرد موارد مربوط به دامیننس بیت کوین باید متوجه باشیم که برای تشخیص روند های نزولی و صعودی بیت کوین باید چه موارد دیگه ای را بیاموزیم تا بتوانیم بهترین تصمیم رو بگیریم.
در ادامه این مقاله کاربردی قصد راجب دو مورد از اصلی ترین تحلیل ها هم توضیحات مختصری به شما بدهیم تا بهتر با این فرایند آشنا بشوید.
1-تحیلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال روشی برای ارزیابی تمام بازار های مالی با تجزیه و تحلیل آمارهای تولید شده توسط فعالیت های بازار، مانند قیمت ها و حجم گذشته است. برای شناسایی الگوها و روندهایی استفاده می شود که ممکن است تغییرات قیمت را در آینده نشان دهد.
ابزارهای اصلی مورد استفاده در تحلیل تکنیکال شامل نمودارها، خطوط روند، میانگین متحرک و اندیکاتورهای فنی است. نمودارها داده های تاریخی قیمت و حجم را در قالب های مختلف مانند نمودار خطی، نمودار میله ای و نمودار شمعی نمایش می دهند. خطوط روند برای شناسایی جهت روند و سطوح حمایت و مقاومت استفاده می شود. میانگین متحرک برای هموارسازی نوسانات قیمت و شناسایی روندها استفاده می شود. شاخص های فنی محاسبات ریاضی بر اساس داده های قیمت و/یا حجم هستند، مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) یا واگرایی میانگین متحرک همگرایی (MACD).
تحلیلگران فنی بر این باورند که روندهای بازار، چه صعودی یا نزولی، احتمالاً تا زمانی که نشانه هایی از معکوس نشان ندهند، ادامه خواهند داشت. آنها از تحلیل تکنیکال برای شناسایی نقاط ورود و خروج بالقوه برای معاملات بر اساس این روندها و الگوها استفاده می کنند.
با این حال، توجه به این نکته مهم است که تحلیل تکنیکال همیشه دقیق نیست و نباید صرفاً برای تصمیم گیری های سرمایه گذاری به آن اعتماد کرد. همچنین مهم است که تحلیل بنیادی را در نظر بگیریم که شامل تجزیه و تحلیل داده های مالی و اقتصادی یک شرکت و همچنین عوامل دیگری مانند روندهای صنعت و رویدادهای ژئوپلیتیکی است. ترکیبی از تحلیل تکنیکال و بنیادی می تواند دید جامع تری از بازار و فرصت های سرمایه گذاری بالقوه ارائه دهد.
در ادامه جزئیات بیشتری در رابطه با تحلیل تکنیکال خواهید خواند:
1- تحلیل تکنیکال بر این ایده استوار است که روندهای بازار، چه صعودی و چه نزولی، تمایل دارند تا زمانی که نشانه هایی از معکوس نشان دهند، ادامه یابد. به همین دلیل است که تحلیلگران فنی به دنبال الگوها و روندها در داده های قیمت و حجم تاریخی هستند تا نقاط ورود و خروج بالقوه را برای معاملات شناسایی کنند.
2- تحلیل تکنیکال را می توان در هر بازار یا اوراق بهاداری از جمله سهام، اوراق قرضه، کالاها و ارزها اعمال کرد. همچنین توسط معامله گران از هر نوع، از سرمایه گذاران فردی گرفته تا معامله گران نهادی استفاده می شود.
3- یکی از مزایای کلیدی تحلیل تکنیکال این است که می تواند به معامله گران کمک کند تا معاملات بالقوه را به سرعت و کارآمد شناسایی کنند. با تجزیه و تحلیل نمودارها و شاخص ها، معامله گران می توانند روندها و الگوهایی را که ممکن است فوراً از سایر اشکال تجزیه و تحلیل آشکار نباشند، تشخیص دهند.
بیشتر بخوانید: بلاک چین چیست؟
4- با این حال، تجزیه و تحلیل تکنیکال اشتباه نیست و نباید صرفاً برای تصمیم گیری های سرمایه گذاری به آن اعتماد کرد. شرایط بازار می تواند به سرعت تغییر کند، و شاخص های فنی ممکن است همیشه به طور دقیق حرکت قیمت را پیش بینی نکنند.
5- برای موفقیت در تحلیل تکنیکال، معامله گران باید درک کاملی از اصول و ابزارهای اساسی درگیر داشته باشند. آنها همچنین باید بتوانند نمودارها و شاخص ها را به طور دقیق تفسیر کنند و بر اساس تحلیل خود تصمیمات آگاهانه بگیرند.
6- معامله گران علاوه بر تحلیل تکنیکال از تحلیل بنیادی برای ارزیابی اوراق بهادار نیز استفاده می کنند. تحلیل بنیادی شامل تجزیه و تحلیل داده های مالی و اقتصادی یک شرکت و همچنین سایر عوامل مانند روند صنعت و رویدادهای ژئوپلیتیکی است. ترکیبی از تحلیل تکنیکال و بنیادی می تواند دید جامع تری از بازار و فرصت های سرمایه گذاری بالقوه ارائه دهد.
2-تحیلیل فاندامنتال (تحلیل بنیادی)
یکی از تحلیل هایی که همیشه باید به دنبال آن باشید تحلیل فاندامنتال است که با روند بازار های مالی با توجه به اخبار مختلف تغییر میکند یا با قدرت بیشتری ادامه پیدا میکند با این مدل از تحلیل نیز یکی از رکن های فعالیت در بازار های مالی است در ادامه کمی بیشتر با این موضوع آشنا می شویم.
تحلیل تکنیکال روشی برای ارزیابی ارزش ذاتی یک دارایی، مانند سهام یا اوراق قرضه، با بررسی عوامل اقتصادی و مالی اساسی آن است. این رویکرد شامل تجزیه و تحلیل جنبههای مختلف یک شرکت، از جمله صورتهای مالی، تیم مدیریت، روند صنعت و شرایط کلان اقتصادی است.
هدف اصلی تحلیل بنیادی این است که تعیین کند که آیا دارایی نسبت به ارزش ذاتی آن بیش از حد ارزش گذاری شده یا کمتر از ارزش گذاری شده است. این می تواند به سرمایه گذاران کمک کند تا تصمیمات آگاهانه ای در مورد خرید، نگهداری یا فروش دارایی بگیرند.
بیشتر بخوانید: آموزش استخراج بیت کوین با گوشی موبایل
برخی از ابزارها و تکنیک های رایج مورد استفاده در تحلیل بنیادی عبارتند از:
1- تجزیه و تحلیل صورتهای مالی: این شامل بررسی صورت سود و زیان، ترازنامه و صورت جریان نقدی شرکت برای ارزیابی سلامت مالی و عملکرد آن است.
2- تجزیه و تحلیل صنعت: این شامل مطالعه روندهای صنعتی گسترده تر و چشم انداز رقابتی است که یک شرکت در آن فعالیت می کند.
3- تجزیه و تحلیل مدیریت: این شامل ارزیابی کیفیت و اثربخشی تیم مدیریت یک شرکت، از جمله سوابق و چشم انداز استراتژیک آنها است.
4- تجزیه و تحلیل اقتصادی: این شامل بررسی عوامل کلان اقتصادی گسترده تری است که ممکن است بر عملکرد شرکت تأثیر بگذارد، مانند نرخ بهره، تورم و رشد تولید ناخالص داخلی.
به طور کلی، تحلیل تکنیکال ابزار مفیدی برای سرمایهگذارانی است که میخواهند بر اساس درک کامل عوامل اقتصادی و مالی زمینهای که باعث ارزش دارایی میشوند، تصمیمگیری آگاهانه بگیرند.
و در ادامه این مقاله به جزئیات بیشتری از تحلیل تکنیکال می پردازیم:
این یک رویکرد بلندمدت است: تحلیل بنیادی معمولاً توسط سرمایه گذارانی استفاده می شود که علاقه مند به نگهداری دارایی برای مدت زمان طولانی هستند. این به این دلیل است که جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده های مربوطه و تصمیم گیری آگاهانه بر اساس آن اطلاعات به زمان نیاز دارد.
ذهنی است: تحلیل بنیادی شامل قضاوت در مورد ارزش دارایی بر اساس عوامل مختلف است. در نتیجه، تحلیلگران مختلف ممکن است به نتایج متفاوتی در مورد ارزش ذاتی یک دارایی برسند.
بیخطا نیست: در حالی که تحلیل بنیادی میتواند بینشهای ارزشمندی در مورد ارزش پایه یک دارایی ارائه دهد، اما تضمینی برای عملکرد آینده نیست. عوامل خارجی مانند رویدادهای غیرمنتظره بازار یا تغییر در سیاست های دولت می توانند بر ارزش دارایی تأثیر بگذارند که پیش بینی آن دشوار است.
می توان از آن در ترکیب با رویکردهای دیگر استفاده کرد: برخی از سرمایه گذاران از تحلیل بنیادی در ترکیب با رویکردهای دیگر مانند تحلیل تکنیکال (که شامل مطالعه نمودارها و الگوهای قیمت است) یا تحلیل کمی (که شامل استفاده از مدل های ریاضی برای تجزیه و تحلیل داده ها است) استفاده می کنند.
میتوان آن را برای انواع مختلف داراییها اعمال کرد: در حالی که تحلیل بنیادی معمولاً با سهام و اوراق قرضه مرتبط است، میتواند برای انواع دیگر داراییها مانند کالاها یا املاک نیز اعمال شود.