هوش مصنوعی

ماسک و زاکربرگ از شخصیت‌های الیگارشی به شمار می‌روند

«جفری هینتون»، که به‌حق لقب پدرخوانده هوش مصنوعی را به خود اختصاص داده، در ابراز نظری جنجالی اعلام کرد که بسیاری از اعضای شرکت‌های فناوری به روشی سطحی و تحقیرآمیز، خطرات ناشی از هوش مصنوعی را «نامعتبر» می‌سازند. او شخصیت‌های برجسته این عرصه، نظیر «ایلان ماسک»، بنیان‌گذار xAI، و «مارک زاکربرگ»، رئیس متا، را با عنوان «الیگارش» مورد خطاب قرار داد و به صراحت ابراز بی‌اعتمادی خود را نسبت به آنها در زمینه مدیریت ایمن هوش مصنوعی بیان کرد. نکته تعجب‌برانگیز این است که او تنها یک نفر را از میان این چهره‌های معروف مستثنا می‌داند: «دمیس هاسابیس»، مدیرعامل گوگل دیپ‌مایند.

جفری هینتون که در چند سال گذشته به‌دلیل تمایل به بیان آزادانه خطرات بنیادی هوش مصنوعی، از گوگل کناره‌گیری کرده بود، در پادکست One Decision به انتقادات تند خود از مدیران این صنعت ادامه داد. او اظهار داشت: «کسانی که بر هوش مصنوعی تسلط دارند، افرادی مانند ماسک و زاکربرگ هستند که در حقیقت الیگارش محسوب می‌شوند.» هنگامی که از او درباره اعتماد به این افراد در مدیریت این فناوری قدرتمند سؤال شد، با کنایه پاسخ داد: «با توجه به اینکه آنها را الیگارش توصیف کرده‌ام، شما خودتان جواب این سؤال را می‌دانید.»

انتقاد پدرخوانده هوش مصنوعی از رهبران فناوری

با وجود تمام این نگرانی‌ها، هینتون به یکی از افراد اشاره کرد که او را به‌عنوان فردی که خطرات را به‌طور جدی می‌سنجند، مستثنا کرده است. او گفت: «دمیس هاسابیس واقعاً درک عمیقی از خطرات دارد و به‌طور واقعی تمایل دارد چیزی در این راستا انجام دهد.»

دمیس هاسابیس، برنده جایزه نوبل شیمی ۲۰۲۴، مسیری متفاوت نسبت به دیگران را طی کرده است. او که در ابتدا امید داشت که عرصه رقابت هوش مصنوعی تحت هدایت دانشگاهیان و کارشناسان پیش برود، در سال ۲۰۱۴ شرکت خود را به گوگل فروخت و شرطش ایجاد یک هیئت نظارت بر اخلاق در هوش مصنوعی بود. هاسابیس بارها در مورد پیامدهای بلندمدت هوش مصنوعی هشدار داده و بر لزوم تأسیس یک نهاد نظارتی بین‌المللی برای ساماندهی این فناوری تاکید کرده است.

هینتون همچنین بر این باور است که چالش اصلی، فرهنگ غالب در شرکت‌های فناوری است. او تصریح کرد: «گروهی از افراد در شرکت‌های بزرگ به شکلی علنی در تلاشند تا خطرات را به حاشیه برانند.» به گفته او، حتی زمانی که در گوگل مشغول به کار بود، این شرکت او را به ادامه کار بر روی مسائل ایمنی تشویق می‌نمود، اما در نهایت تصمیم به ترک شغل خود گرفت تا بتواند به‌طور آزاد و بدون قید و بند در این موضوعات سخن بگوید.

مقالات مرتبط

دکمه بازگشت به بالا